زمین لرزه ای به بزرگی 3.4 در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر) صبح امروز علی آباد در استان گلستان را لرزاند.
عرش نیوز :
نقل از مرکز لرزه نگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران؛ زمان این زمین لرزه را ساعت 05:08 با قدرت 3.4 ریشتر در "علی آباد" گلستان ثبت شده است.
تاریخ وقوع زلزله:
یکشنبه، 6 اسفند 1391 در 05:08:12
(وقت محلی - تهران)
2013-02-24 01:38:12
(UTC)
بزرگی زلزله:
۳.۴
نوع بزرگی:
MN
موقعیت رومرکز زلزله: ۳۶.۷۷ شمالی و ۵۴.۸۷ شرقی
عمق: ۱۳ کیلومتر
عدم قطعیت مکانی: ۲.۶۱+/- کیلومتر در جهت شمالی - جنوبی
۲.۲۲+/- کیلومتر در جهت شرقی - غربی
منطقه:
استان گلستان
فاصلهها:
15 کیلومتری علی آباد، گلستان
18 کیلومتری فاضل آباد، گلستان
31 کیلومتری امیریه، سمنان
333 کیلومتری تهران، تهران
منبع:
موسسه ژئوفیزیک، دانشگا
مرجع : خبرگزاری ایسنا
فردی که با ایجاد صفحهای جعلی اقدام به هتک حرمت دختر جوان میکرد، دستگیر شد
افکار- سرهنگ کاکوان رییس پلیس فتای تهران بزرگ در این باره گفت: پیرو شکایت خانمی جوان مبنی براین که فرد یا افرادی با ایجاد صفحهای جعلی با عنوان او، در یکی از شبکهاجتماعی و درج مطالبی کذب موجب هتک حرمت وی شدهاند، ماموران اقدامات خود را آغاز کردند.
کاکوان افزود: پس از انجام تحقیقات متهم شناسایی و به این پلیس احضار شد.
رییس پلیس فتای تهران بزرگ گفت: متهم که چارهای جز اعتراف نداشت به بزه خود اقرار کرد، وی انگیزه خود از این عمل رابرقراری ارتباط با شاکیه اعلام کرد.
وی به تمامی افرادی که به هر نحو اقدام به هتک حیثیت افراد در محیط مجازی میکنند هشدار داد: بر اساس قانون جرایم رایانهای هر فردی در فضای مجازی موجبات هتک حیثیت شهروندان را فراهم کند، افزون بر اعاده حیثیت به حبس و جزای نقدی محکوم میشود
متهمان در یکی از دزدیهایشان قصد آزار و اذیت دختر جوان را داشتهاند که با حضور بموقع همسایهها، در اجرای نیت پلیدشان ناکام ماندهاند.
به گزارش اروم نیوز،اوایل بهمن امسال دختر جوانی با حضور در پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران در شهرری علیه چهار مرد جوان به اتهام آدمربایی و سرقت اموالش شکایت کرد.
شاکی گفت: در یکی از بوستانهای شهر با جوانی آشنا و دوست شدم. در ادامه به یکدیگر علاقهمند شدیم و مرد جوان درصدد ازدواج با من بود تا این که روز حادثه از من خواست برای دیدن خانوادهاش به باغ خانوادگیشان در حومه شهر برویم. ابتدا خواستهاش را نپذیرفتم تا سرانجام در پی اصرارهایش، با او همراه شدم.
شاکی اضافه کرد: او مرا به باغی در امینآباد برد، اما هر چه منتظر ماندیم از خانوادهاش خبری نشد. ترسیدم و خواستم آن محل را ترک کنم که او مانع خروجم شد. در این هنگام سه مرد که از دوستان مرد جوان بودند، وارد باغ شده و به او پیوستند.
ناکامی متهمان در آزار و اذیت دختر جوان
وی یادآور شد: آنها با تهدید چاقو پول، گوشی تلفن همراه و طلاهایم را که پنج میلیون تومان ارزش داشت، سرقت کردند. این چهار جوان قصد داشتند مرا با انتقال به اتاقک باغ، مورد آزار و اذیت قرار دهند که با داد و فریادهایم چند مرد کشاورز که در آن نزدیکی مزرعه داشتند، متوجه ماجرا شده و با آمدن مقابل در باغ، میخواستند وارد آنجا شوند که مردان شرور از ترسشان مرا از در پشتی باغ خارج کردند.
شاکی گفت: دو نفر از متهمان فرار کردند و مرد فریبکار و همدست دیگرش مرا کتک زده و با موتورسیکلت به یکی از محلههای جنوبی شهر منتقل و همانجا رهایم کردند و متواری شدند.
ردپای چهار شرور در دزدی دیگر
کارآگاهان پلیس با اطلاعات به دست آمده از شاکی و چهرهنگاری رایانهای از متهمان فراری، جستجو برای یافتن آنها را آغاز کردند تا این که دختر جوان دیگری با حضور در مرکز پلیس، شکایت مشابهی ارائه و برای دستگیری چهار سارق شرور درخواست کمک کرد.
در تحقیق از او معلوم شد وی نیز مانند شاکی دیگر در پی دوستی خیابانی در دام اعضای یک باند گرفتار شده و پول و طلاهایش را از دست داده و از سوی متهمان شرور تهدید به مرگ شده است.
در ادامه مشخص شد تصاویر رایانهای به دست آمده از متهمان فراری، با همان چهار مردی که پلیس در تعقیبشان است، مطابقت دارد.
با اطلاعات به دست آمده، جستجوی گسترده پلیس برای دستگیری اعضای این باند ادامه یافت تا اینکه چند روز پیش ماموران موفق شدند مخفیگاه متهمان را در جنوب شهرری شناسایی و در عملیات جداگانه هر چهار نفرشان را دستگیر کنند.
اعتراف متهمان
سرهنگ رستمی، رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران در شهرری در این باره گفت: با انتقال متهمان به مرکز پلیس و تحقیق از آنها معلوم شد یکی از مهرههای کلیدی باند به نام امیرحسین بیستویک ساله با خودروی پراید یکی از همدستان باند در محلههای شهرری دختران جوان را شناسایی و به عنوان مسافر سوار خودرو میکرده یا در بوستانهای شهر با آنها ارتباط دوستی برقرار و در دام خود گرفتار میکرده است.
وی افزود: این متهم با ابراز علاقه به دختران جوان، آنها را فریب میداده و با انتقال به باغی در امینآباد، همراه همدستانش، آنها را با چاقو تهدید و پس از کتک زدن، پول، طلا و گوشی تلفن همراهشان را سرقت و در محله دیگری رهایشان میکردند. در جریان یکی از دزدیها نیز قصد آزار و اذیت دختری را داشتند که با هوشیاری بموقع همسایهها، دختر نجات یافته بود.
بنابر این گزارش، متهمان با قرار قانونی بازداشت شدند. تحقیقات تکمیلی برای رازگشایی از دیگر جرایم متهمان و کشف اموال به سرقت رفته از شاکیان ادامه دارد.
منبع:ملت ایران
«19 مرداد امسال با خانوادهام درحال تردد در خیابان شهید آیت بودم که ناگهان احساس سوزش شدیدی در ناحیه پا کردم. با کمک پدر و مادرم متوجه شدم شخص ناشناسی رویم اسید پاشیده است.» اینها اظهارات زن جوانی است که با مراجعه به کلانتری 127 نارمک داستان اسیدپاشی را تعریف کرد.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «اسیدپاشی» و به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با ارجاع پرونده به پلیس آگاهی، کارآگاهان اداره شانزدهم با بررسی شکایتهای مشابه موفق به شناسایی تعداد دیگری از شکات خانم شدند که به شیوه و شگرد مشابه از سوی فرد یا افراد ناشناس مورد اسیدپاشی قرار گرفته بودند.
تحقیقات انجامشده از شکات پرونده نشان داد که تمامی آنها در زمان تردد در سطح شهر، ناگهان از ناحیه پشت سر متوجه سوختگی در لباسهای خود شده که قسمتی از اعضای بدن تعدادی از آنها هم دچار سوختگی شده ولی هیچکدام در لحظه پاشیده شدن اسید روی لباسهایشان، فرد اسیدپاش را مشاهده نکرده و به همین علت قادر به شناسایی و معرفی فرد یا افرادی به عنوان اسیدپاش نبودند.
با توجه به بررسی فرضیه تسویهحساب شخصی با شکات، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که هیچ یک از شکات پرونده با فرد یا افرادی مشکل یا دشمنی شخصی یا خانوادگی نداشته و تمامی آنها زمانی متوجه سوختن لباسهای خود شدهاند که فرد یا افراد اسیدپاش از محل دور شده بودند.
با توجه به شناسایی تعدادی از شکات و احتمال افزایش موارد اسیدپاشی، هماهنگیهای لازم میان پلیس آگاهی و پلیس پیشگیری انجام و محلهای تردد احتمالی متهم یا متهمان جهت اقدام به اسیدپاشی شناسایی شد و گشتهای پلیسی در این مناطق بهویژه در منطقه شرق تهران- محدوده چهارراه سرسبز الی میدان نبوت- در دستور کار ماموران و کارآگاهان قرار گرفت. 03/11/1391، خانم جوانی با مراجعه به گشت کلانتری 127، به ماموران اعلام کرد که لباس او از ناحیه پشت دچار سوختگی ناشی از اسیدپاشی شده است. با توجه به وقوع چندین مورد اسیدپاشی در حوزه کلانتری 127 طرح مهار در محل وقوع اسیدپاشی به مرحله اجرا گذاشته شد.
ماموران کلانتری 127 موفق به دستگیری فردی به هویت «مرتضی. ش» 33ساله شدند که در بازرسی بدنی از او، یک بطری حاوی اسید کشف شد. این بطری طوری ساخته شده بود که هنگام اسیدپاشی، اسید به صورت پودر از آن به بیرون پخش میشد.
با انتقال متهم به اداره شانزدهم، بررسی ظرف حاوی اسید نشان داد که این ظرف به صورت ماهرانهای ساخته و داخل جیب لباس قرار داده شده بود تا در صورت خارج شدن اسید، موجب سوزش و سوختگی بدن متهم نشود. با توجه به دلایل و قرائن بهدستآمده، متهم اعتراف کرد: «از دو سال قبل تصمیم به پاشیدن اسید روی خانمها گرفتم. از آن تاریخ به بعد، در مسیر منزلم به محلهایی در حوالی نارمک که برای نظافت منازل در آنها رفت و آمد میکردم، با ساختن این ظرف هر چند وقت یکبار روی لباس خانمها اسید پاشیده و قبل از آنکه آنها متوجه اسیدپاشی شوند، به سرعت از آن محل دور میشدم تا کسی چهره مرا نبیند.» سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اشاره به استفاده نکردن متهم از هرگونه وسیله نقلیه موتوری، گفت: «در بررسیها و تحقیقات بهعملآمده مشخص شد که متهم قادر به استفاده از وسایط نقلیه بهویژه موتوسیکلت و رانندگی با آنها نبوده و به صورت پیاده اسیدپاشی میکرده است.»
او ادامه داد: «با توجه به تحقیقات انجامشده و بهرهگیری از اعترافات متهم درباره مناطق محل اسیدپاشی، تاکنون تعدادی از شکات پرونده که در مناطق شرقی تهران بهویژه در حوالی «نارمک»، «خیابان آیت»، «چهارراه سرسبز» و «رسالت» از سوی متهم مورد اسیدپاشی قرار گرفتهاند، شناسایی و به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ دعوت شدهاند.» به گفته معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ متهم تحت قرار بازداشت موقت در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار داشته و تحقیقات جهت شناسایی انگیزه واقعی متهم و همچنین دیگر شکات احتمالی در دستور کار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است. از تمامی شکات احتمالی که به این شیوه و شگرد، در مناطق مختلف سطح شهر تهران بهویژه در مناطق شرقی تهران مورد اسیدپاشی قرار گرفتهاند دعوت میشود تا برای طرح و پیگیری شکایات خود به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.»
منبع: بهار
بلگا: کریستی جونز در آستانه زایمان ساعت 8.30 دقیقه صبح به وقت محلی به بیمارستان بلکتاون سیدنی انتقال یافت.پرسنل بیمارستان تایید کردند که زایمان وی قریب الوقوع نیست و می تواند به خانه بازگردد.
اما کریستی از این کار امتناع کرد.پرستاران کریستی را در اتاقی بستری کرده اما پس از آن هیچ یک از آنها به سراغش نیامد تا از حالش باخبر شود.
زن جوان هنگامی که دچار درد زایمان شد هیچ یک از پرستاران به درخواست های کمک وی پاسخ نداد.کریستی به شبکه تلویزیونی کانال 9 استرالیا گفت: فریاد می زدم ' بچه دارد می آید' . اما هیچ پرستاری به فریادهای من توجه نکرد، درد زیادی داشتم و به تنهایی زایمان کردم.
وی افزود: برای کاهش درد از کیفم چند قرص ضد درد درآورده و بلعیدم. اگر در خانه بودم می توانستم از مراقبت بیشتری برخوردار شوم.اما کابوس کریستی در اینجا خاتمه نیافت . نوزاد دخترش در ساعت 2.15 دقیقه بامداد متولد شد.
اما چهره بچه در خون ناشی از زایمان فرو رفته بود. یک زن باردار دیگر که در اتاق در کنار کریستی بستری بود به کمک نوزاد شتافت.
این زن به نوبه خود تصریح کرد: پس از اینکه چهره نوزاد را برگرداندم شروع به گریه کرد.با این حال بیش از 10 دقیقه طول کشید تا عاقبت یک پرستار به اتاق بیاید.
مدیریت بیمارستان بلکتاون سیدنی در پی این واقعه تحقیقاتی را آغاز کرده است.
جام جم آنلاین
عوامل گشت در حین گشت زنی در یکی از خیابان ها متوجه جوانی شدند که یک کارتن بسیار بزرگ را بر روی پشت خود به سختی حمل می کند.
به گزارش اروم نیوز؛
رئیس کلانتری 127 نارمک در این رابطه گفت: عوامل این یگان با تشدید اقدامات گشت زنی خود در محدوده حوزه استحفاظی در تلاشند از جان و مال هموطنان محافظت نمایند.
سرهنگ نظری پور در ادامه اظهار داشت: در این خصوص عوامل گشت در حین گشت زنی در ساعت 19:30 دقیقه شب گذشته در محدوده حوزه استحفاظی خود بودند که در یکی از خیابان ها متوجه جوانی شدند که یک کارتن بسیار بزرگ را بر روی پشت خود به سختی حمل می کند.
وی در ادامه اذعان داشت: مأموران با تجربه این کلانتری با توجه به مشکوک شدن به این فرد جهت بررسی موضوع به فرد نزدیک شدند.
متهم با رویت مامورین کارتن را بر زمین گذاشته و قصد متواری شدن را داشت که پس از چند دقیقه تعقیب و گریز در نهایت متهم در حالی که قصد تسلیم شدن نداشت توسط پلیس زمین گیر و دستگیر شد.
سرهنگ نظری پور تاکید کرد: در بررسی کارتن بر جای مانده یک دستگاه ال ای دی 23 اینچ، یک دستگاه تلویزیون، یک دستگاه ریسیور، یک دستگاه دی وی دی و چند عدد گوشی همراه و تلفن خانگی به همراه یک قبضه چاقو کشف و ضبط گردید.
این مقام مسئول انتظامی با اشاره به انتقال متهم به مقر و بازجویی های اولیه خاطر نشان کرد: متهم که خود را به هویت ابوالفضل 20 ساله معرفی نمود معترف شد که این وسایل را از خانه زن دایی خود که به ویلای خود در شمال رفته بود به سرقت برده است.
منبع: جام
مهر| فرمانده پلیس استان لرستان با اعلام انهدام باند شرارت خون آشام در این استان گفت: متهمان در درگیری مسلحانه فردی را به قتل رسانده بودند. سردار کاظم علیزاده،گفت: چندی قبل با اعلام شکایت شهروندان، ماموران در جریان درگیریهای متعدد و ایجاد ناامنی در سطح شهرستان خرم آباد قرار گرفتند. ماموران با اقدامات اطلاعاتی توانستند اعضای باند شرارت را شناسایی کرده و با هماهنگی مرجع قضایی پاتوقهایی را که احتمال میرفت آنهابه آنجا تردد کنند زیرنظر گرفتند. سرانجام ماموران توانستند سرکرده این باند به اسم ایمان معروف به خون آشام را شناسایی کنند. ماموران، اعضای این باند را اواخر بهمن ماه در یکی از قهوهخانههای محلات خرم آباد شناسایی کرده و با غافلگیری این افراد موفق شدند، چهار نفر از اعضای این باند را به نامهای «ایمان معروف به خون آشام»، «رامین»، «تیمور» و «مهران» دستگیر کنند. این در حالی بود که در جریان عملیات، سرکرده باند با استفاده از چاقو به ماموران حملهور شد که با واکنش ماموران خلع سلاح شد. در بررسیها ماموران دریافتند، اعضای این باند در استانهای زنجان، لرستان و برخی استانهای غربی دارای سابقه شرارت هستند و سرکرده این باند دارای سوابق متعدد کیفری از جمله درگیری با ماموران، شرارت، قدرتنمایی با سلاح، ایراد ضرب و جرح و مشارکت در نزاع است و «رامین» دیگر عضو این باند نیز دارای چندین سابقه شرارت، خرید و فروش مواد مخدر و نگهداری غیرقانونی سلاح است. اعضای این باند در تحقیقات ماموران، به قتل فردی به نام «بهرام» اعتراف کرده و در جریان بازجوییها مشخص شد اعضای این باند چندی قبل به علت نامعلومی با فردی به نام «بهرام» و دوستانش مسلحانه درگیر میشوند که در جریان درگیری بهرام به قتل میرسد که با مشخص شدن این موضوع بلافاصله چهار نفر از دوستان بهرام که در این نزاع شرکت داشتند شناسایی و دستگیر شدند. با دستگیری اعضای باند و اعتراف آنها به قتل «بهرام» و شرکت در درگیری مسلحانه، «ایمان» سرکرده باند به اتهام قتل در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت و همچنین یکی دیگر از اعضای این باند به نام «حامد معروف به حامدگر» که در عملیات تعقیب و گریز به خانه یک شهروند رفته و در آنجا مخفی شده بود، دستگیر شد. این فرد که از اشرار خرمآباد است در جریان عملیات دستگیری با یک قبضه قمه به ماموران حملهور شده که بلافاصله از سوی ماموران خلع سلاح شد.
پلیس هند از دستگیری مردی به اتهام تجاوز به برادرزاده اش خبر داد.
بنابر اعلام پلیس هند، این دختر 15 ساله پس از آن که مورد تجاوز عمویش قرار گرفت از محل حادثه فرار کرد و موضوع را به پلیس اطلاع داد.
این دختر به پلیس هند گفت: عمویم وقتی با مقاومتم روبه رو شد، بارها مرا مورد ضرب و شتم قرار داد. چندین بار نیز تعدادی از دوستانش را به خانه اش آورد و در ازای تجاوزکردن به من از آنان پول دریافت کرد.
کاترین نایت اولین زن استرالیایی بود که به حبس ابد بدون آزادی به قید التزام محکوم شد.
ازدواج اول او آنقدر خشونت بار بود که شب عروسی سعی کرد همسر خود، دیوید کلت، را که زیاد مشروب می نوشید خفه کند.
او پس از کشتن همسر اولش در رابطه بعدی اش با دیوید ساندرز به حدی حسادت ورزی کرد که گلوی توله سگ دوماهه شوهرش را جلوی چشمش تا به او نشان دهد که اگر در گذشته رابطه ای داشته باشد چه اتفاقی خواهد افتاد!
اگرچه معشوقه بعدی نایت، جان چارلز توماس پرایس کاملا از شهرت او به خشونت مطلع بود اما باز هم با این زن ازدواج کرد و قربانی بعدی او شد.
این زن با فروکردن یک چاقوی قصابی به بدن پرایس و کشتن او به این رابطه پایان داد!
دوربین مدار بسته منزل نشان داد که چاقو حداقل ۳۷ بار از پشت و جلو به بدن او فرو رفته است و بسیاری از زخمها به ارگان های حیاتی او وارد شده است. ولی این همه ماجرا نیست، چند ساعت بعد از مرگ پرایس, این زن پوست او را کند و آن را از یک قلاب گوشت روی درگاه اطاق نشیمن آویزان کرد. سپس سر او را برید و آن را در دیگ سوپ قرار داد و با گوشت بدنش غذا پخت و برای فرزندان همسرش ارسال کرد! غذا و یک یادداشت انتقامجویانه برای فرزندان او ارسال شد، ولی خوشبختانه قبل از آنکه آنها به خانه برسند توسط پلیس کشف گردید.
این زن دیوانه اعلام کرد که بخاطر خیانت همسرش, چنین بلایی به سرش آورده است.
این درخواست بی سابقه با اصرار خانواده از سوی مقامات ذیربط پذیرفته شد.
دلیل اینکار آنها نیز این بود که بر اثر شدت حادثه تکه هایی از بدن جوان داخل اجزای اتومبیل شده بود که جداسازی آنها ممکن نبود،برای همین خانواده او اصرار داشتند هر دو در کنار هم باشند.
چند روز پس از خاکسپاری این جوان،خانواده او مجدداً به مقبره بازگشتند و اتومبیل او از نوع "هیوندا اکسنت" را در کنارش به خاک سپردند.