گل دانلود

کسب درآمد دانلود فیلم جدید دانلود آهنگ های جدید جوک آشپزی خدا دختر خبر رقص روزنامه خبر پیروزی خبر استقلال دانلود نرم افزار آندروید آیفون آیپد دانلود آهنگ – دانلود فیلم دانلود نرم افزار –دانلود عکس – دانلود بازی – دانلود برنامه

گل دانلود

کسب درآمد دانلود فیلم جدید دانلود آهنگ های جدید جوک آشپزی خدا دختر خبر رقص روزنامه خبر پیروزی خبر استقلال دانلود نرم افزار آندروید آیفون آیپد دانلود آهنگ – دانلود فیلم دانلود نرم افزار –دانلود عکس – دانلود بازی – دانلود برنامه

قصه‌های عمو نوروز


قصه های  عمو نوروز

 

ننه سرما داشت روزهای آخر ماندنش را می‌گذراند. دیگر نفس‌هایش سردی نداشت. برف‌هایی را که با خودش آورده بود، کم‌کم با گرمای خاله خورشید داشتند آب می‌شدند. او باید جایش را به عمو نوروز می‌داد. عمو نوروز هم توی راه بود داشت می‌رسید. او تازه رسیده بود به پشت کوهی که آن طرف، سینه دشت قد علم کرده بود و منتظر بود که ننه سرما خودش را جمع و جور کند تا او با شادمانی و خوشحالی جایش را بگیرد و برای همه شور و نشاط و شادی را به ارمغان بیاورد ... این چند روز هم گذشت و ننه سرما رخت و لباسش را جمع و جور و از اهالی خداحافظی کرد و رفت. ننه سرما که رفت عمو نوروز پایش را گذاشت به آبادی. او با خودش گل و سبزه و بهار داشت و آن را به اهالی و مردم سر راهش هدیه می‌داد و همین طور که می‌رفت پشت سرش گل و سبزه و چمن سبز می‌شد و رشد می‌کرد. عمو نوروز یکی یکی در خانه‌ها را می‌زد و به آنها بهار و گل و سبزه و چمن هدیه می‌کرد.
و همین طور که می‌رفت به خانه‌ای رسید. با شادمانی در خانه را به صدا درآورد و منتظر ماند تا کسی با شادمانی و خوشحالی در را به رویش باز کند و او بهار و گل و سبزه را به او هدیه بدهد. عمو نوروز دوباره در زد، ولی جوابی نشنید و کسی در را به رویش باز نکرد. خانه ساکت و آرام بود عمو نوروز دوباره در زد و این بار محکمتر صدا زد: «منم ... منم عمو نوروز برایتان بهار آورده‌ام ... بهار ...»
پیرزنی آهسته در را باز کرد.
عمو نوروز با خوشحالی سلام کرد. بلند گفت: «سلام خاله پیرزن کجایی چرا در را باز نمی‌کنی. نکنه خواب مانده‌ای. مگر بهار را نمی‌خواهی مگر گل و سبزه و چمن را نمی‌خواهی ... مگر شادی و شادابی را نمی‌خواهی ... من همه این روزها را برای تو هدیه آورده‌ام. خاله پیرزن همین طور که غمگین عمو نوروز را نگاه می‌کرد با ناراحتی گفت: «کدام عید ... کدام نوروز ... من عید و نوروزم کجا بود ... بهار و گل و سبزه و چمنم کجا بود. وقتی که من هیچی ندارم که عیدی بدهم به نوه‌هایم و باید شرمنده‌شان شوم دیگر عیدم کجا بود ... نوروز من کجا بود.»
عمو نوروز از حرف‌ها و درد دل‌های خاله پیرزن ناراحت شد. ولی ناراحتی‌اش زود گذشت و با خنده بلندی گفت: «خاله پیرزن اینکه ناراحتی ندارد من الان کاری می‌کنم که تو هم عید و نوروز داشته باشی و دست کرد توی بقچه بزرگش و یک کیسه پر از نخود و کشمش و گردو و پسته و فندق درآورد و چند سکه هم گذاشت کف دست پیرزن. خاله پیرزن که باورش نمی‌شد حسابی خوشحال شد و از ته دل خنده شادمانه‌ای کرد و از عمو نوروز خیلی تشکر کرد و با خوشحالی گفت: «آفرین بر تو عمو نوروز ... من هم بهار خواهم داشت ... بهاری سبز و پر از گل و چمن ... خیلی ممنون ... خیلی ممنون ... تو من را روسفید کردی.»
عمو نوروز هم با خوشحالی بهار را به خاله پیرزن هدیه داد و راه افتاد تا به خانه‌های دیگر سر بزند. او رفت و رفت تا به خانه دیگری رسید در زد و شادمان منتظر ماند تا در را به رویش باز کنند. ولی کسی نیامد عمو نوروز دوباره در زد ولی باز هم کسی نیامد و باز هم محکمتر زد و این بار زنی با ناراحتی و سر و رویی آشفته در را به روی عمو نوروز باز کرد. عمو نوروز با خوشحالی بلند سلام کرد. اما زن جوابش را به سردی داد. عمو نوروز گفت: «منم ... منم عمو نوروز برایتان بهار آوردم. گل آورده‌ام ... سبزه و چمن آورده‌ام ...»

 

قصه های  عمو نوروز

 

اما زن از ناراحتی چیزی نگفت. عمو نوروز یک مرتبه خنده‌اش را خورد و خوشحالی‌اش تمام شد. با ناراحتی گفت: «چی شده خواهر ... چرا ناراحتی ... چرا نمی‌خندی. مگه تو بهار نمی‌خواهی؛ مگر گل و سبزه و چمن نمی‌خواهی ...»

زن با ناراحتی گفت: «کدام بهار ... کدام نوروز ... کدام گل و سبزه و چمن ... من پنج تا بچه کوچک و قد و نیم قد دارم. هیچ کدامشان هم رخت و لباس عید ندارند من هم که پول ندارم برایشان رخت و لباس نو بخرم. حالا هم مانده‌ام که چه کار کنم. از کجا برایشان لباس تهیه کنم. آنها ناراحت و غمگین هستند. عمو نوروز کمی ناراحت شد ولی باز با خوشحالی خنده‌ای کرد و گفت: «خواهر من اینکه ناراحتی ندارد من الان به بچه‌هایت لباس‌های قشنگ و رنگارنگی می‌دهم لباس‌هایی به قشنگی بهار ...» و دست کرد توی بقچه‌اش و چند لباس کوچک و بزرگ و رنگارنگ، درآورد و داد به زن. زن این طور که دید یک مرتبه گل از گلش شکفت باورش نمی‌شد فکر کرد خواب می‌بیند با خودش گفت: «وای خدای من ... چه لباس‌های قشنگی ... خدایا شکرت لباس بچه‌هام نو شد ... عمو نوروز خیلی ممنون ... خیلی ممنون. تو بهار را به خانه ما آوردی. ما از تو ممنونیم.» عمو نوروز بهار را به زن و بچه‌هایش هدیه کرد و راه افتاد تا به خانه دیگری سر بزند و بهار را هم به آنها هدیه بدهد.

او همین طور رفت و رفت تا به خانه دیگری رسید. در زد و منتظر ماند تا کسی با شادی در را به رویش باز کند و او بهار را به او هدیه بدهد. ولی اینطور نشد، دوباره در زد این بار پیرمردی در را به رویش باز کرد. عمو نوروز خنده‌ای کرد و بلند گفت: «سلام بابا بزرگ، سلام ... من عمو نوروزم. برایتان بهار آورده‌ام. بهار و گل و سبزه و چمن را از من تحویل بگیرید ...»

ولی پیرمرد با ناراحتی گفت: «کدام بهار ... کدام گل و سبزه و چمن ... ما که بهاری نداریم اول سالی باید محتاج دیگران باشیم ...»

عمو نوروز با ناراحتی گفت: «چطور مگر؟!»

پیرمرد گفت: «ما یک گاو داریم که از طریق این حیوان روزگارمان می‌گذرد الان این گاو مریض افتاده گوشه طویله. ما که با این حال بهار نداریم.»

عمو نوروز پیرمرد را دلداری داد و گفت: «طویله را به من نشان بده.» پیرمرد عمو نوروز را به طویله برد. عمو نوروز دستی به سر و گوش گاو کشید و بعد از توی بقچه‌اش علفی سبز و تر و تازه درآورد و به او داد. گاو علف را که خورد یک مرتبه بلند شد و ما بلندی کشید و سرحال و قبراق شد و همین طور شادمانه ما  می‌کشید. پیرمرد باورش نمی‌شد با شادمانی خنده‌ای کرد و عمو نوروز را در آغوش گرفت و او را بوسید و با خوشحالی از او تشکر کرد و گفت: «خیلی ممنون عمو نوروز تو بهار را به من هدیه کردی ... با این گاو عزیزم ... خیلی ممنون ...»

 

قصه های  عمو نوروز

 

عمو نوروز خوشحال بهار را به پیرمرد و خانواده‌اش و گاو شیرده‌شان - که حالا سلامتی‌اش را به دست آورده بود - هدیه کرد و راه افتاد تا به دیگر خانه‌ها هم سر بزند و بهار را به آنها برساند او رفت و رفت و رفت تا به خانه دیگری رسید و در زد و مثل هر بار انتظار داشت در را شادمانه به رویش باز کنند. عمو نوروز در زد و گفت: «منم عمو نوروز برایتان عید و بهار را هدیه آورده‌ام. بهاری پر از گل و سبزه و چمن.» و خوشحال خندید.

ولی این بار هم پسری با ناراحتی در را به رویش باز کرد.

عمو نوروز خندان سلام کرد و گفت: «سلام پسرم من عمو نوروزم برایتان بهار را هدیه آورده‌ام ... بهار را از من بگیرید. بهاری با گل و سبزه و چمن» و یک دسته گل سرخ را گرفت طرف پسرک. اما پسرک گل‌ها را نگرفت و با ناراحتی گفت: «دلتان خوش است ها عمو نوروز! کدام بهار ... کدام سبزه. ما خیلی وقت است که بهار نداریم. من مادر و خواهر و برادرهایم. عمو نوروز خنده‌اش را خورد و با ناراحتی گفت: «چرا مگر چی شده.»

پسر گفت: «مدتی است که پدرمان به سفر رفته و هنوز برنگشته ما همه از حال و روزش خبر نداریم و نمی‌دانیم کجاست. اصلا نمی‌دانیم زنده است یا مرده. اینطور می‌شود بهار داشت. ما دلمان برای پدرمان یک ذره شده. بی او بهاری نخواهیم داشت ...»

عمو نوروز از ناراحتی ساکت مانده بود و نمی‌دانست چه کار باید بکند. کمی فکر کرد و بعد با خوشحالی گفت: «اینکه مشکلی نیست. من الان می‌روم و پدرتان را پیدا می‌کنم و می‌آورم اینجا. هر کجا که باشد پیدایش می‌کنم و سلامت می‌آورمش خانه. تو فقط نشانه‌هایش را به من بده.»

پسرک نشانه‌های پدرش را به عمو نوروز داد. عمو نوروز باد بهاری را صدا زد. باد بهاری فورا خودش را به عمو نوروز رساند. عمو نوروز سوار بر باد بهاری شد و پرواز کرد و رفت به آن دورها. رفت و رفت و رفت و گشت و گشت و گشت تا پدر آن پسرک را پیدا کرد و سوار بر باد بهار برگشتند. پسرک و مادر و خواهر و برادرهایش همگی خوشحال شدند و شادمان دور پدر را گرفتند و سر و صورتش را غرق بوسه کردند. آنها شادمان بهار و گل و سبزه را از عمو نوروز هدیه گرفتند و عمو نوروز خوشحال و خندان راه افتاد تا به خانه‌ای دیگر سر بزند و بهار و گل و سبزه و چمن و شادی را به خانه‌ای دیگر هدیه کند.

عید نوروز چگونه شکل گرفت


پیدایش نوروز

 

انسان‏، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تکرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تکرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران کشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان کاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه که تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت. و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و ناهماهنگی هایی که تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا کهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی که آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.

 

 

پیدایش جشن نوروز

جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر که منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.

در خور یادآوری است که جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن که جشن را به جمشید منسوب می کند یادآور می شود که : «آن روز که روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».

 

روایت های اسلامی درباره نوروز

آورده اند که در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست؟ گفتند که امروز نوروز است. پرسید که نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود که خداوند عسکره را زنده کرد. پرسیدند عسکره چیست؟ فرمود عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ترک دیار کرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده کرد وابرها را فرمود که به آنان ببارند از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول کرد و جام را میان اصحاب خود قسمت کرده و گفت کاش هر روزی بر ما نوروز بود.

 

پیدایش نوروز

 

و نیز حدیثی است از معلی بن خنیس که گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق در آمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه می دهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو می کنم تا آن را دریابی. پس گفت: ای معلی ، روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان خود پیمان گرفت که او را بپرستند و او را شریک و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد. همان روزی است که کشتی نوح در کوه آرام گرفت. همان روزی است که پیامبر خدا، امیر المومنین علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از کعبه به زیر افکند. چنان که ابراهیم نیز این کار را کرد. همان روزی است که خداوند به یاران خود فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت کنند. همان روزی است که قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور می کنند و همان روزی است که قائم بر دجال پیروز می شود و او را در کنار کوفه بر دار می کشد و هیچ نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست.

 

 

جشن نوروز

جشن نوروز دست کم یک یا دو هفته ادامه دارد. ابوریحان بیرونی مدت برگزاری جشن نوروز را پس از جمشید یک ماه می نویسد: « چون جم درگذشت پادشاهان همه روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند: 5 روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند، 5 روز دوم را به اشراف، 5 روز سوم را به خادمان و کارکنان پادشاهی، 5 روز چهارم را به ندیمان و درباریان ، 5 روز پنجم را به توده مردم و پنجه ششم را به برزگران. ولی برگزاری مراسم نوروزی امروز، دست کم از پنجه و «چهارشنبه آخر سال» آغاز می شود و در «سیزده بدر» پایان می پذیرد. ازآداب و رسوم کهن پیش از نوروز باید از پنجه، چهارشنبه سوری و خانه تکانی یاد کرد.

 

پیدایش نوروز

 

پنجه (خمسه مسترقه)

بنابر سالنمای کهن ایران هر یک از 12 ماه سال 30 روز است و پنج روز باقیمانده سال را پنجه، پنجک، یا خمسه مسترقه، گویند. این پنج روز را خمسه مسترقه نامند از آن جهت که در هیچ یک از ماه ها حساب نمی شود. مراسم پنجه تا سال 1304 ، که تقویم رسمی شش ماه اول سال را سی و یک روز قرارداد، برگزار می شد.

 


میر نوروزی

از جمله آیین های این جشن 5 روزه، که در شمار روزهای سال و ماه و کار نبود، برای شوخی و سرگرمی حاکم و امیری انتخاب می کردند که رفتار و دستورهایش خنده آور بود و در پایان جشن از ترس آزار مردمان فرار می کرد. ابوریحان از مردی بی ریش یاد می کند که با جامه و آرایشی شگفت انگیز و خنده آور در نخستین روز بهار مردم را سرگرم می کرد و چیزی می گرفت. و هم اوست که حافظ به عنوان « میرنوروزی» دوران حکومتش را « بیش از 5 روز» نمی داند.

از برگزاری رسم میر نوروزی، تا لااقل 70 سال پیش آگاهی داریم. بی گمان کسانی را که در روزهای نخست فروردین، با لباس های قرمز رنگ و صورت سیاه شده در کوچه و گذر وخیابان می بینیم که با دایره زدن و خواندن و رقصیدن مردم را سرگرم می کنند و پولی می گیرند بازمانده شوخی ها و سرگرمی های انتخاب «میر نوروزی» و «حاکم پنج روزه » است که تنها در روزهای جشن نوروزی دیده می شوند و آنان در شعرهای خود می گویند: «حاجی فیروزه، عید نوروزه، سالی چند روزه».

شعرهای حاجی فیروز

  

عید نوروز

 

حاجی فیروزه،
سالی یه روزه،
همه می‌‌دونن،
منم می‌‌دونم،
عید نوروزه.

عید نوروز

ارباب خودم سلام علیکم،
ارباب خودم سر تو بالا کن،
ارباب خودم منو نیگا کن،
ارباب خودم لطفی به ما کن.
ارباب خودم بزبز قندی،
ارباب خودم چرا نمی‌خندی؟

عید نوروز

بشکن بشکنه بشکن،
من نمی‌شکنم بشکن،
اینجا بشکنم یار گله داره،
اونجا بشکنم یار گله داره!
این سیاه بیچاره چقد حوصله داره

نوروز در آیین ها و اساطیر ایرانی

 

نوروز در آیین ها و اساطیر ایرانی

 

2-1) جشن

همتای واژه (عید) در زبان های ایرانی (جشن) یا (یسن) است. از ریشه YAZ به معنای ستایش، نیایش و پرستش؛ (ایزد) به معنای ستایش شده و نیایش شده نیز از همین ریشه است. (جشن) واژه ای ایرانی، مذهبی و بسیار کهن است. این واژه که باری گران از معناها و سنت های ویژه ایرانی را بر دوش دارد، در اصل عبارت بوده است از برپایی مراسم نیایش و سپاس به مناسبت رخداد یک پیروزی، یک واقعه اجتماعی یا یک معجره آسمانی که سودی برای اجتماع داشته باشد. مردم به هنگام برپایی بزرگداشت گردهم جمع می آمدند و خدای را با مراسم ویژه مذهبی نیایش می کردند، و این نیایش و سپاس همه ساله به عنوان قدرشناسی از موهبتی که از سوی خداوند ارزانی شده بود تکرار می گردید. این مراسم با رقص های مذهبی و سرود و موسیقی نیز همراه بوده است. در ایران باستان و پیش از ظهور زردشت همواره مراسم قربانی پس از مراسم نیایش و ستایش انجام می پذیرفت. آن چنان توده هایی از آتش برپا می داشتند و در کنار آن صدها و هزارها اسب و گاو و گوسفند قربانی می کردند. آن گاه سهمی از قربانی به آتش داده می شد و باقیمانده آن میان مستمندان و نیایشگران پخش می گردید و با همین گوشت قربانی سور و مهمانی برگزار می شد.

یک پدیده کیهانی مانند واقع شدن خورشید در نقطه های اعتدال ربیعی یا خریفی یا انقلاب صیفی و شتوی می توانست انگیزه ای برای برگزاری جشن باشد. همین جشن ها در دوره های مختلف زندگانی اقوام ایرانی، آغاز سال را اعلام می کردند. چنانکه جشن های نوروزی، جشن مهرگان، جشن شب چله تابستان و شب چله زمستان از این قبیل است.

تعداد دیگری از جشن ها برای نیایش امشاسپندان و ایزدان برپا می شد، از آن روی که این ایزدان نگاهبان روزهای ماه و ماه های سال بودند، هرگاه که نام روز با نام ماه برابر می افتاد، به آن مناسبت جشنی برپا می شد.

 

2-2) جشن عید نوروز

این جشن از کهن ترین جشن های ایرانی است که پژوهشگران بنیاد آن را هند و ایرانی ندانسته اند، بلکه با قید احتمال آن را به اقوام بومی نجد ایران پیش از مهاجرت و آریاییان، منسوب می دانند. همچنین دو جشن مهرگان و نوروز از طریق سومریان به بین النهرین راه یافته و در آنجا دو جشن (ازدواج مقدس) و (اکیتو) را پدید آورده که بعدها در بین النهرین این هر دو جشن به صورت جشنی واحد در آغاز سال نو برگزار گردیده، ولی در نجد ایران همچنان تا دوره اسلامی به صورت دو جشن مستقل بر قرار مانده است.

بنابراین سه جشن «نوروز»، «مهرگان» و «سده» بیشتر در زمره اعیاد ملی ایرانی قرار می گیرند تا جشن های مذهبی؛ گفتنی است که در گاهان و اوستا از این سه جشن یادی نشده است.

 

2-3) نوروز کوچک و نوروز بزرگ

عنوان نوروز در فرهنگ ایرانی به دو روز تعلق داشته است. یکی روز اول فروردین، که خورشید به برج حمل می رسد و به آن نوروز کوچک یا (عامه) می گویند و دیگری نوروز بزرگ یا (نوروز خاصه) است که روز خرداد از ماه فروردین است.

گفته اند : نوروز سالروز آفرینش جهان و انسان است و نوروز بزرگ روزی است که در آن جمشید بر تخت نشست و خاصان را طلبید و رسم های نیکو گذاشت، و گفت خدای تعالی شما را خلق کرده است. باید که به آب های پاکیزه تن را بشویید و غسل کنید و به سجده و شکر خدا مشغول باشید و هر سال در این روز به همین دستور عمل نمایید.

 

2-4) نوروز و فـَرَوَشی ها

ماه فروردین به فـَرَوَهرها و یا فروشی ها تعلق دارد. جشن نوروز نیز نمادی از سالگرد بیداری طبیعت از خواب زمستانی است که به رستاخیز و حیات منتهی می شود. فروهر یکی از نیروهای غیر مادی در وجود انسان است و نوعی همزاد آدمیان که پیش از آفرینش مادی مردمان در جهان مینوی به وجود می اید و پس از مرگ آدمیان نیز دوباره به جای نخستین خویش باز می گردد و از پادافراهایی که روان انسان ها به مناسبت گناهان باید متحمل شود به دور است. در عقاید باستانی تر، ایرانیان تنها قهرمانان را دارای فروهر می دانستند، اما بعدها پرهیزگاران نیز از این موهبت بهره مند می شوند. آنان سالی یکبار برای دیدار بازماندگانشان به خانه های خویش فرود می آیند و ورود آنان برکت را به همراه خواهد داشت، آن زمان که خانه را پاکیزه و درخشنده ببینند. ولی چنانچه آن را آشفته در هم و پاکیزه نشده بیابند برکت برای آن نخواسته ، آن را رها می کنند.

حضور فروهرها از طلیعه فروردین و نوروز آغاز می شود و تا دهم فروردین و به روایتی تا نوزدهم آن ادامه می یابد از این جهت مراسم آتش افروزی بر بالای بام ها انجام می پذیرفته تا راه خانه ها را به فروهرها نشان دهند.

به گفته بعضی از محققان تا به امروز نیز اعتقاد به بازگشت ارواح نیاکان در ایام نوروز وجود دارد. چنانکه اعتقاد به آزادی مردگان در شب های جمعه و بازگشت ارواح آنان به خانه های خود می تواند چنین بنیادی داشته باشد.

 

2-5) پیوند نوروز با آب

نوروز بزرگ، روز خرداد از ماه فروردین است و خرداد ایزد موکل بر آب در جهان مادی است. در بندهش چنین آمده است:

همه نیکی ها چون از ابرکران (عالم اعلی) به گیتی آید، به خرداد روز آید. باشد که همه روز آید، اما آن روز بیش آید. پیداست اگر آن روز بر تن جامه ای نیکو بدارند. و بوی خوش بویند و مروای نیک تفأل کنند و... آن سال نیکویی بدیشان رسد و بدی را از ایشان دور می سازد. از آنجا که نوروز در آغاز فصل بارش باران های بهاری قرار دارد می توان ردپای اردویسور اناهید را نیز در آن یافت. اردویسور اناهید الهه آب است. اوست که به فرمان اورمزد از آسمان باران، برف و تگرگ را فرو می باراند. بندهش او را «مادر آب‌ها» توصیف می کند که پاکیزه نگاه داشتن تخمه مردان، چون از خون پالوده شود و نیز زنان، چون بزایند و دیگر آبستن شوند از خویشکاری های اوست.

و نیز گفته اند : سبب این که ایرانیان در نوروز غسل می کنند آن است که این روز به الهه آب تعلق دارد. از این رو، مردم در این روز هنگام سپیده دم از خواب برمی خیزند و با آب قنات و حوض خود را می شویند و گاهی نیز آب جاری بر خود از راه تبرک و دفع آفات می ریزند. و در این روز مردم به یکدیگر آب می پاشند و درباره سبب این کار برخی گفته اند علت آن است که در کشور ایران دیرگاهی باران نبارید و سپس ناگهان سخت ببارید و مردم به آن باران تبرک جستند و از آن آب به یکدیگر پاشیدند و این کار همچنان در ایران مرسوم بماند.

 

2-6) نوروز پیروز

نوروز همچنین نمادی است از پیروزی نیکی بر بدی. از همین رو آیین نیایش رپیثون در نوروز برگزار می شود. (رپیثون ) سرور گرمای نیمروز و ماه های تابستان است. با یورش دیو زمستان به زمین رپیثون به زیر زمین فرو می رود تا با گرم نگاهداشتن آب های زیرزمینی، گیاهان و ریشه درختان را از مرگ نجات بخشد. بازگشت سالانه او در بهار نمادی است از پیروزی نهایی خیر بر شر، به همین مناسبت جشن و نیایشی ویژه در مراسم نوروزی به ایزد مذکور تعلق داشته است.

یکی از نوشته های پهلوی به نام ماه فروردین روز خرداد این معنا، (پیروزی نیکی بر بدی)، را بسیار یادآور می شود. در این متن، این روز، روزی است که تهمورث اهریمن دروند (گناهکار) را سی سال به باره کرد، منوچهر به خونخواهی ایرج بیرون آمد و سلم و تور را هلاک کرد، سام نریمان بر سناوذک دیو پیروز شد، کیخسرو به خونخواهی پدر خویش (سیاوش) افراسیاب را هلاک کرد، منوچهر و آرش زمین را از افراسیاب باز ستاندند، و بالاخره در ماه فروردین، روز خرداد، اورمزد فرمان رستاخیز دهد و جهان را بی مرگ و بی زرمان (بی پیری) و بی پتیاره (بی عیب و نا آلوده) کند. آن زمان است که اهریمن با دیوان و دروجان ... همگی ناکار گردند.

 

2-7) نوروز روز دین و روز پادشاهی

در ماه فروردین، روز خرداد، فریدون جهان را تقسیم کرد. روم را به «سلم»، ترکستان را به «تور» و ایرانشهر را به «ایرج» داد، کیخسرو و سیاوشان را به لهراسب سپرد، زردشت دین مزدیسنان را از اورمزد پذیرفت و کی گشتاسپ شاه دین را از زردشت و در این روز پشوتن رواج دین خواهد کرد.

و نیز روایت شده است که کوروش پس از پیروزی بر بابل، پسر خود کمبوجیه را در جشن نوروز گموک بابلی به عنوان پادشاه بین النهرین معرفی کرد.

 

2-8) نوروز و سلیمان

در روایات ایرانی آمده است که چون سلیمان بن داوود انگشتر خویش را گم کرد سلطنت از دست او بیرون رفت. اما پس از چهل روز بار دیگر انگشتر خود را بازیافت و پادشاهی و فرماندهی به او بازگشت و مرغان به دور او گرد آمدند، و ایرانیان گفتند: نوروز آمد.

 

2-9) نوروز و خوان هفت سین

از مهمترین آیین های نوروزی، گستردن خوان نوروزی است که مشهورترین آن «سفره هفت سین» است. این سفره تا پایان جشن نوروز گسترده می ماند. این خوان مجموعه ای است متنوع از آنچه که در زندگی به آن احتیاج است. البته محدود کردن آن به هفت چیزی که با حرف «سین» آغاز می شود اصالتی ندارد. همچنین این خوان می تواند به نوعی بیانگر پذیرایی از فروهرها باشد که از روز اول فروردین به خانه های خویش وارد می شوند.

عدد هفت از اعداد مقدس نزد ایرانیان است که با هفت امشاسپند (برابر هفت ملک مقرب در آیین های سامی) ارتباط دارد.

گویند: سین شکل کوتاه شده سینی است که همان خوان مسین است. و در نوروز هفت خوان را برای هفت امشاسپند می آراسته اند. یا آنکه برای برکت و شگون در هفت سینی دانه هایی را که برکت به سفره می آورد می رویاندند و آن گاه در خوان نوروزی قرار می دادند.
منبع:tebyan.net

سفره هفت سین


هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین,طرح  هفت سین, هفت سین عید91 هفت سین

 

 

نوروز بزرگترین جشن ملى ایرانیان سابقه اى هزاران ساله دارد. از گذشته هاى دور آریایى هاى ساکن در فلات ایران روز اول سال و آغاز بهار را به برگزارى مراسم ویژه و توأم با سرور و شادمانى اختصاص مى دادند.

 

 

فلسفه سفره هفت  سین

 

در آیین‌هاى باستانى ایران براى هر جشن «خوانی یا سفره ای » گسترده مى‌شد که داراى انواع خوراکى‌ها بود. سفره نوروزى «هفت سین» نام داشت و مى‌بایست از بقیه سفره ها رنگین تر باشد.

 

سفره هفت سین مــعــمـولاً چـندســاعــت مانــده به زمان تـــحویل ســـــال نو آمـــاده بود و بر صفحه اى بلندتر از سطح زمین چیده مى شد. همچنین میزدپان (MAYZADPAN) به منظور پخش کردن خوراکى‌ها در کنار سفره گماشته مى‌شد. سفره هفت سین نوروزی برپایه عدد مقدس هفت بنا شده بود.

 

 

هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین,طرح  هفت سین, هفت سین عید91 هفت سین

 

 

در بسیارى از منابع تاریخى آمده است که «سفره هفت سین»  نخست «سفره هفت شین» بوده و بعدها به این نام تغییر یافته است.

 

شمع، شراب ، شیرینى ، شهد (عسل) ، شمشاد، شربت و شقایق یا شاخه نبات، اجزاى تشکیل دهنده سفره هفت شین بودند. برخى دیگر به وجود «هفت چین» در ایران پیش از اسلام اعتقاد دارند. سخنران جامعه زرتشتى در این باره مى گوید: «در زمان هخامنشیان در نوروز به روى هفت ظرف چینى غذا مى‌گذاشتند که به آن هفت چین یا هفت چیدنى مى گفتند.

 

بعدها در زمان ساسانیان هفت شین رسم متداول مردم ایران شد و شمشاد در کنار بقیه شین هاى نوروزى، به نشانه سبزى و جاودانگى برسر سفره قرارگرفت. بعد از سقوط ساسانیان وقتى که مردم ایران اسلام را پذیرفتند، سعى کردند که سنت‌ها و آیین‌هاى باستانى خود را هم حفظ کنند.

 

به همین دلیل، چون در دین اسلام «شراب» حرام اعلام شده بود، آنها، خواهر و همزاد شراب را که »سرکه» مى شد انتخاب کردند و اینگونه شین به سین تغییر پیداکرد.»


امروزه سفره هفت سین را روی زمین یا روی میز پهن می کنند و هنگام تحویل سال نو اعضای خانواده دور سفره هفت سین جمع می شوند و برای داشتن سالی پر از شادی و خیرو برکت دعا میکنند.

بعضی سفره هفت سین را در مدت سیزده روز نوروز نگه می‌دارند و در پایان این دوره، در روز سیزده نوروز، سبزه ی سفره  هفت سین را به آب می‌دهند.

 

هفت جزء سفره هفت سین:

 

سمنو: نماد زایش و بارورى گیاهان است و از جوانه هاى تازه رسیده گندم تهیه مى شود.

 

 

سیب: هم نماد  مهر و مهرورزی.

 


سنجد: نماد عشق و دلباختگى است و از مقدمات اصلى تولدو زایندگى. عده اى عقیده دارند که بوى برگ و شکوفه درخت سنجد محرک عشق است!

 

 

 

هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین,طرح  هفت سین, هفت سین عید91 هفت سین

 

 

سبزه: نماد شادابى و سرسبزى و نشانگر زندگى بشر و پیوند او با طبیعت است.

 

درگذشته سبزه ها را به تعداد هفت یا دوازده که شمار مقدس برج هاست در قاب هاى گرانبها سبز مى کردند. در دوران باستان درکاخ پادشاهان ۲۰ روز پیش ازنوروز دوازده ستون را از خشت خام برمى آوردند و بر هریک از آنها یکى از غلات را مى کاشتند و خوب روییدن هریک را به فال نیک مى گرفتند و برآن بودند که آن دانه درآن سال پربار خواهدبود. در روز ششم فروردین آنها را مى چیدند و به نشانه برکت و بارورى در تالارها پخش مى کردند.

 

 

سماق و سیر :نماد چاشنى و محرک شادى در زندگى به شمار مى روند. اما غیر از این گیاهان و میوه هاى سفره نشین، خوان نوروزى اجزاى دیگرى هم داشته است: دراین میان « تخم مرغ» نماد زایش و آفرینش است و نشانه اى از نطفه و نژاد. «آینه» نماد روشنایى است و حتماً باید در بالاى سفره جاى بگیرد. «آب و ماهى» نشانه برکت در زندگى هستند. ماهى به عنوان نشانه اسفندماه بر سفره گذاشته مى شود.

 

 

سکه: که نمادى از خیر و برکت و درآمد است.

 

 

شاخه هاى سرو، دانه هاى انار، گل بیدمشک، شیر نارنج، نان و پنیر، شمعدان و... را هم مى توان جزو اجزاى دیگر سفره هفت سین دانست.

 

«کتاب مقدس» هم یکى از پایه هاى اصلى سفره هفت سین است و براساس آن هرخانواده اى به تناسب مذهب خود، کتاب مقدسى را که قبول دارد بر سفره مى گذارد.

چنانچه مسلمانان قرآن، زرتشتیان اوستا و کلیمیان تورات را بر بالاى سفره‌هایشان جاى مى‌دهند.

 

 

بر سر سفره هفت سین زرتشتیان درکنار اسپند و سنجد، « آویشن» هم دیده مى شود که به گفته موبد فیروزگرى خاصیت ضدعفونى کننده و دارویى دارد و به نیت سلامتى و بیشتر به حالت تبریک بر سر سفره هفت سین گذاشته مى شود.

 

 

سفره هفت سین

 

 

هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین

 

سفره هفت سین

 

هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین

 

سفره هفت سین

 

هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین

 

سفره هفت سین

 

هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین

 

سفره هفت سین

 

هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین

 

سفره هفت سین

 

هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین

 

سفره هفت سین

 

هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین

 

سفره هفت سین

 

هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین

 

سفره هفت سین

 

هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین

 

سفره هفت سین

 

هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین

 

سفره هفت سین

 

هفت سین 1391,هفت سین 91,سفره هفت سین,تزیین  هفت سین,تزئین  هفت سین,آموزش تزیین  هفت سین

 

سفره هفت سین


دکوراسیون سفره هفت سین

 

سفره هفت سین


دکوراسیون سفره هفت سین

 

 

 

سبزه انداختن عید


سبزه عید, سبزه هفت سین, سبزه عید نوروز, سبزه سفره هفت سین

 

سبز کردن عدس

 

حدوداً ۱۵-۱۸ روز قبل از عید داخل کاسه مقداری عدس ریخته و با آب پر می‌کنیم و می گذاریم چند روز در دمای اتاق بماند. عدس معمولا آب را به خود جذب می‌کند. گاهی‌ کنترل می‌کنیم و اگر آب عدس کشیده شده بود باز هم به آن آب اضافه می‌کنیم و می گذارم تا عدس‌ها جوانه بزنند( گندم یا عدس داخل آب جوانه نمیزند. فقط باید کاملا خیس بخورند. وقتی عدس های خیس خورده را لای دستمال نم دار منتقل کنیم شروع به جوانه زدن می کنند.) بهتر هست که آب عدس را هر روز عوض کنیم چون ترشیده و کف می‌کند.

 

بعد از آن که عدس‌هایتان کمی‌ جوانه زدند آنها را آبکش کرده و در ظرفهای مورد نظر ریخته و روی آنها را با دستمال حوله ی پوشانده و روی آن‌ها آب بپاشید و کنار پنجره جای که نه سرد و نه زیاد گرم هست می گذاریم تا رشد کنند.

 

توجه داشته باشید هر روز باید عدس‌ها را خیس کرده و آب اضافه آنها را بیرون ریخت. و حتما دستمال رویی را مرطوب نگهدارید. هیچوقت عدس‌هایتان را به صورت لایه نازک در ظرفتان نریزید. بهتر هست که کمی‌ به صورت گنبدی شکل در آورید.

 

بعد از آن که جوانه ها مقداری رشد کرده و کمی‌ سبز شد می توانید دستمال روی آن هارا برداشته و به آب دادن عدس‌ها ادامه دهید و مطمئن باشین که نور طبیعی به آنها بخورد و حتما ظرفتان را گاهی‌ بچرخانید تا سبزه‌ها به صورت کج به طرف نور رشد نکنند.

 

سبزه ‏های کوزه ‏ای


تهیه کوزه سبز نیز بسیار جالب است. با استفاده از یک کوزه سفالی و مقداری بذر تره‏تیزک (شاهی) می‏ توانیم سبزه کوزه‏ای درست کنیم.

 

ابتدا کوزه را از آب پر می‏ کنیم و برای مدت یک شبانه ‏روز آن را همان‏طور پر از آب نگه می‏ داریم تا جدار کوزه کاملاً خیس شود. سپس یک جوراب نایلونی روی کوزه می‏ کشیم.

 

بذر شاهی را که قبلاً برای مدت بیست و چهار ساعت در آب خیس کرده ‏ایم به آرامی با دست روی نایلون می‏ کشیم طوری که بذرها که حالا دیگر بعد از خیس شدن کاملاً ژله‏ ای شده‏ اند به طور یکنواخت همه جا پخش شوند. بذر شاهی به آسانی به سطح جوراب نایلونی می‏ چسبد.

 

کوزه را همواره پر از آب نگه می‏ داریم. چون هر روز مقداری از آب کوزه تبخیر می‏ شود باید به طور مرتب در آن آب بریزیم. آب از داخل کوزه به جداره آن راه یافته و به بیرون تراوش نموده جوراب را مرطوب می‏ کند به این ترتیب بذر شاهی جوانه زده و ریشه‏ ها به سطح بیرونی کوزه می‏ چسبند.

 

کوزه را در محل پر نور قرار دهید و گاه گداری آن را بچرخانید تا نور به همه جای آن برسد. بعد از چند روز کوزه سبز شده و از تماشای آن لذت خواهید برد.



سبزه عدس به صورت نیم کره


همه دوستانی که مایل به انجام این کار هستند عدس را به مدت 24 ساعت خیس کنند چند بار آبش را عوض کنند بعد درش بیارن تو یک کیسه پارچه ای بریزنش یا یک پارچه زیر پهن کنند و عدس را بریزن روش و یک پارچه بندازن روی اون و مرتب این پارچه را خیس کنند که عدس خشک نشه( ولی زیر اون نذارین آب جمع بشه که بوی لجن میگیره ) تا شروع کنه به ریشه زدن و جوانه زدن باید جوانه اون را کاملا ببینید که به شکل یک تا دوسانت هست با سری ، شبیه قلاب احتیاج داریم به یک کاسه یا سبد که ته اون کاملا گرد باشه و یک تور پلاستیکی میوه جات و سبزیجات میتونید از تورهای معمولی که بافت درشتی دارن استفاده کنید .یک مستطیل از تور ببرید دو طول مستطیل را بدوزید یا بچسبونید و یک سر کیسه را کاملا جمع کنید و ببندید . این تور باید گشادتر از کاسه یا سبدتون باشه .

 

سبزه عید , مدل سبزه

 

کاسه را به صورت وارونه بذارید تو این کیسه طوریکه ته کاسه به سمت خودتون باشه دور کاسه و ته اون را یک لایه پنبه بذارید طوریکه پنبه بین کاسه و تور قرار بگیره .

 

سبزه عید , مدل سبزه

 

عدس هائی که ریشه و جوونه دارن را دور تا دور کاسه و ته اون روی پنبه ها بریزید باید قطر این عدس ها 4 تا 5 سانت باشه بعد با دست کاملا بهش حالت بدید که همه جا یکسان بشه و حالت کاسه حفظ بشه .

 

سبزه عید , مدل سبزه

 

سر تور را کاملا جمع کنید و محکم ببندید اون را کاملا آبیاری کنید تور اجازه نمیده که عدس ها حرکت کنند یک نایلون شفاف که چند تا سوراخ داره روی اون بکشید تا دو روز این نایلون باید روی عدس باشه و روزی یک بار باید عدس کاملا آبیاری بشه بعد از دو روز نایلون را بردارین و بذارینش جای کاملا پر نور و روزی یک بار آبیاری را ادامه بدین تا آخر کار .

 

سبزه عید , مدل سبزه

 

منبع : ایده زیبا

 

طریقه انداختن سبزه عروسکی


سبزه عروسکی

 

گستراندن‌ سفره‌ هفت ‌سین‌ از جمله‌ آداب‌ نوروزی‌ ما ایرانیان‌ است؛ و در نظر پیشینیان‌ به ‌قدری‌ با اهمیت‌ بوده‌ که‌ گمان‌ می‌ کردند اگر این‌ سفره‌ چیده‌ نشود، روزگار نگونساری‌ آنان‌ فرا می ‌رسد. اما به‌ دور از باورهای‌ خرافی، باید گفت‌ نیاکان‌ ما با باز کردن‌ کتاب‌ آسمانی‌ و نهادن‌ عیدی‌ در لابه‌لای‌ صفحات‌ آن، انداختن‌ سبزه‌ عید و گذاشتن‌ نان‌ در سفره‌ هفت‌سین، وسعت، روشنایی‌ و خیر و برکت‌ را از ایزد متعال‌ برای‌ خود و خانواده‌شان‌ آرزو می ‌کردند و زندگی‌ سبز سبز از او می ‌طلبیدند.

 

سبزه‌ انداختن‌ یکی‌ از مقدمات‌ نوروز است؛ و سبزه‌ مهمترین‌ مظهر محیطی‌ نوروز است‌ که‌ در لحظه‌های‌ تحویل‌ سال‌ بر سفره‌ هفت‌سین‌ خودنمایی‌ می ‌کند. باید یکی ‌دو هفته‌ پیش‌ از آغاز سال‌ نو آن‌ را تدارک‌ دید.

 

وسایل‌ لازم‌ برای انداختن سبزه عروسکی:


-عروسک‌

- پارچه‌ کنفی‌ یا گونی‌

- تخم‌ شاهی‌

- نخ‌ و سوزن‌ و قیچی‌

 

 

شیوهِ کار:

 

عروسک‌ مناسبی‌ انتخاب‌ کنید؛ عروسکی‌ که‌ ترجیحاً دامن‌ بلندی‌ داشته‌ باشد. اگر می ‌خواهید لباس‌ عروسک‌ آسیب‌ نبیند، قسمت‌ دامن‌ را داخل‌ کیسه‌ نایلونی‌ قرار دهید و در قسمت‌ کمر با کش‌ یا سوزن‌ و نخ‌ محکم‌ کنید.

پارچه‌ کنفی‌ را با قیچی‌ (با توجه‌ به‌ اندازه‌ عروسک) به‌ شکل‌ دامن‌ برش‌ بزنید. اندازه‌ گیری‌ دقیق‌ دور کمر، قد دامن‌ و پایین‌ دامن‌ عروسک، شما را در برش‌ صحیح‌ دامن‌ کمک‌ می ‌کند. دامن‌ را با سوزن‌ و نخ‌ بدوزید و قسمت‌ کمر را محکم‌ به‌ عروسک‌ متصل‌ کنید. این‌ مرحله‌ پایه‌ کار است‌ و باید با دقت‌ و توجه‌ انجام‌ شود.

 

تخم‌ شاهی‌ را خیس‌ کنید و بگذارید یکی ‌دو ساعت‌ بماند تا حالت‌ ژله ‌ای‌ و چسبنده‌ پیدا کند. سپس‌ آن‌ را از بالا به‌ پایین‌ و به‌ آرامی‌ روی‌ دامن‌ عروسک‌ بمالید. این‌ کار را به ‌دقت‌ و به‌ گونه ‌ای‌ انجام‌ دهید که‌ اصلاً معلوم‌ نباشد.

 

عروسک‌ را در محل‌ گرم‌ (کنار رادیاتور شوفاژ یا نزدیک‌ بخاری) قرار دهید و هر روز دو نوبت‌ با آبفشان‌ به‌ آن‌ آب‌ بپاشید تا همواره‌ مرطوب‌ بماند. زمانی ‌که‌ شاهی‌ها جوانه‌ زد بهتر است‌ آن‌ را به‌ محل‌ خنک ‌تر منتقل‌ کنید. گرما رشد جوانه‌ ها را سرعت‌ می ‌بخشد و عمر سبزه‌ کوتاه ‌تر می ‌شود. اگر می‌ خواهید سبزه‌ رشد زیادی‌ نداشته‌ باشد، آن‌ را داخل‌ یخچال‌ بگذارید؛ اما آب ‌دادن‌ را فراموش‌ نکنید.

 

دامن‌ سبز عروسک‌ را با گل‌های‌ رنگی‌ جلوه‌ بیشتری‌ ببخشید. این‌ روش‌ سبز کردن‌ سبزه‌ شیوه‌ای‌ جدید است‌ و اگر حین‌ انجام‌ کار دقت‌ و سلیقه‌ به ‌خرج‌ دهید، نتیجه‌ مطلوبی‌ خواهید گرفت. اگر دوست‌ دارید دامن‌ محکم‌ باشد و موقع‌ ایستادن‌ عروسک‌ دچار مشکل‌ نشود، زیر پارچه‌ تور سیمی‌ بگذارید و با پارچه‌ روی‌ آن‌ را بپوشانید.

 

منبع: مجله سروش

 

مدل سبزه برای سفره هفت سین


سبزه 91 , سبزه هفت سین

 

یکی از سین های سفره هفت سین سبزه است که در همه سفره های ما ایرانی ها وجود دارد. سبزه به معنای طراوت و زنده شدن دوباره طبیعت است و همچنین نشان شادابی و نشاط دارد. شما نیز می توانید سبزه هایتان را مانند مدل های زیر درست کنید تا تنوع خاصی به سفره هفت سین بدهید.

 

سبزه هفت سین 91

 

سبزه 91 , سبزه هفت سین

 

سبزه هفت سین 91

 

سبزه 91 , سبزه هفت سین

 

سبزه هفت سین 91

 

سبزه 91 , سبزه هفت سین

 

سبزه هفت سین 91

 

سبزه 91 , سبزه هفت سین



مدل سبزه عید نوروز


سبزه عید

 

 

در این جا نمونه هایی از مدل های زیبا وجالب از سبزه عید وجود دارد امیدواریم از دیدن آنها لذت ببرید.

 

 

سبزه عید

 

 

سبزه عید

 

 

سبزه عید

 

 

سبزه عید

 

 

سبزه عید

 

 

سبزه عید