ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
متهم به قتل ناموسی محاکمه شد:جنایت با توجیه غیرتی بودن
تاریخ انتشار خبر: ? آبان ???? | ?:?? بدون دیدگاه Share حکم قصاص جوانی که مدعی است دوست خود را به تصور ارتباط با خواهرش کشته، در دیوانعالی کشور تایید شد.
به گزارش تهرانامروز اواخر تیرماه سال گذشته ماموران پلیس شیراز در حال گشتزنی با بوی تعفنی روبهرو شدند که از یک چاه متروکه به مشام میرسید.
ماموران بلافاصله آتش نشانی را در جریان این اتفاق قرار دادند و ساعتی بعد ماشین آتش نشانان خود را به محل چاه رساند.
ماموران کلاه قرمز آتش نشانی با طناب به داخل چاه رفته و پلیس را از پیدا شدن یک جنازه نیمه پوسیده با خبر ساختند.
جسد که به نظر میرسید متعلق به یک پسر جوان است با برانکارد مخصوص بالا کشیده شد و با توجه به مشکوک بودن قضیه با حضور بازپرس ویژه قتل به پزشکی قانونی منتقل شد.
متخصصان پزشکی قانونی با بررسی کالبد متوفی دریافتند که این فرد بر اثر خفگی جان خود را از دست داده است. به دستور بازپرس ویژه قتل پروندهای در این باره تشکیل و به کارآگاهان اداره آگاهی شیراز سپرده شد.
کارآگاهان آگاهی با توجه به مجهول بودن هویت جنازه به لیست افراد گمشده در این شهر مراجعه کرده و از خانواده شخصی به نام رضا که چند روز پیش به کلانتری محل آمده و از ناپدید شدن فرزند خود خبر داده بودند درخواست کردند به پزشکی قانونی مراجعه کند.
پدر و مادر فرد گمشده هم با مشاهده جنازه با شیون گفتند که جسد متعلق به رضا پسر آنهاست.
افسر پرونده در بازجویی از خانواده مقتول دریافت آنها به شخصی به نام سعید که از دوستان قدیمی رضاست مشکوک هستند.
طولی نکشید که سعید به عنوان مظنون ماجرا بازداشت و در بازجویی به صراحت به قتل رضا اعتراف کرد: رضا با خواهرم ارتباط نامشروع برقرار کرده بود و من به خاطر این کار او را مجازات کردم.
یک روز که به همراه دوستم به خانه آمدم با باز کردن در اتاق متوجه حضور رضا و خواهرم در آنجا شدم.
از خواهرم پرسیدم رضا اینجا چه کار میکند؟چیزی نگفت. اما رضا گفت که به قصد دزدی وارد خانه ما شده است. من میدانستم دروغ میگوید و چون مدتها بود با او دوست بودم و میدانستم ثروتمند است و احتیاجی به سرقت ندارد از دست او به شدت عصبانی شدم. با او گلاویز شده و به کمک دوستم دست و پایش را با طناب بسته و او را بالای پشت بام بردیم.
سپس او را لای پتو پیچیده و فرشی راهم روی او انداختیم. تصمیم گرفته بودم او را بکشم و جسدش را در بیابان چال کنم. فردا ظهر به مادرم یک لیوان آب داده و گفتم این آب را به رضا بده بخورد چرا که آخرین نوشیدنی است که در عمر خود میخورد و ساعتی دیگر او را میکشم. مادرم با ظرفی آب بالای پشت بام رفت اما دقایقی بعد با نارحتی پایین آمد و گفت رضا مرده است.
من رضا را خفه نکردم و او بر اثر فشار پتوها مرد. وقتی دیدم یک جنازه روی دستمان مانده است حوالی نیمه شب جسد را داخل ماشین گذاشته و به اتفاق دوستم به بیرون شهر برده و در چاهی انداختیم.
با این اعترافات دوست سعید هم بازداشت شده و به همدستیاش در این جنایت اعتراف کرد. با بازسازی صحنه قتل توسط متهمین پرونده هر دو آنها به دادگاه کیفری ارسال شد.
جلسه محاکمه در شعبه ? دادگاه کیفری استان فارس برقرار شد و پس از تقاضای قصاص متهمین از سوی خانواده مقتول دادگاه از سعید و دوستش خواست به دفاع از خود بپردازند. هر چند سعید همان ادعا ی اولیه خود را در دادگاه هم تکرار کرد و گفت مقتول بر اثرخفگی ناشی از فشار پتوها جان خود را از دست داده است اما هیات قضات وی را در قتل رضا مقصر شناخته و وی را به قصاص محکوم کرد. دوست سعید هم به خاطر همدستی با وی به زندان محکوم شد.
این رای با اعتراض سعید روبهرو و به دیوانعالی کشور فرستاده شد اما این دیوان هم این حکم را تایید کرد تا در صورت استیذان رئیس قوهقضائیه سعید در نوبت اعدام قرار گیرد.